کارهای جدیدی یاد گرفته ای گلکم
مثل همه همسن و سالهایت علاقه زیادی داری به چنگ زدن اوایل وقتی شیر میخوردی چنگ مینداختی و پیرهنم را میچسبیدی ولی الان بیشتر دوست داری که انگشتم را بگیری و شیر بخوری. بغلت که میکنیم امان نمی دهی. از کشیدن ریش های بابا صدرا شروع کردی به خصوص وقتی می برد بشورتت. دیروز هم که عینکش را چسبیده بودی و ول نمیکردی چنگ زده بودی به شیشه عینک. آخر سر هم من اومدم و به زور دستت را جدا کردم کشیدن موهای من را هم تازه شروع کردی و هر چه می گویم دخترم موهای من خودش به اندازه کافی میریزه نیازی به کندن شما نداره فایده ای ندارد از وقتی هم که غلتیدن را یاد گرفته ای دیگه کافیه بذاریمت رو زمین، تا رومون را بر میگردونیم چرخیدی. بهت میگم تسنیم سه سوت من هم سمت چپت...