تسنیمتسنیم، تا این لحظه: 12 سال و 20 روز سن داره

امید دل مامان و بابا

چقدر خوشحالیم از این چهار هفته

خدایا ممنون از این چهار هفته که بابا و مامان منو خوشحال کردی با بودن من تو این مدت فرازو نشیب های زیادی داشتیم ،کلی جای منو مامان رو عوض کردند از این خونه به اون خونه ،بابا می گفت مثل بی خانمان شدیم اما خدایا شکرت از اون هفته فهمیدم خودمون 3 تا یه خونه خوشگل و کوچولو داریم!!!!چقدر خوبه روزا با مامان جونم ،چه کیفی میده از صبح با مامان  تا عصر که بابا جونم میاد و محفل 3تایی  ما کامل میشه راستی اینجا یه عکس از خودم براتون می ذارم از همین روزای خوب،تو این عکس دارم به مامان عزیزم نیگاه می کنم بعد از یه شکم مفصل شیر خوردن   ...
26 خرداد 1391

یک ماهگی تسنیم خانومی مبارک!!

خانومی عزیزم یک ماهگی ات مبارک باشه!خوشگل مامان فردا یک ماهت میشه و ما یک ماه باورنکردنی را سپری کردیم.یادش بخیر یک ماه پیش همچین شبی مامان و بابات چقدر به فکرت بودن و استرس ورودت را داشتن.تو این لحظه ها من و بابایی داشتیم آخرین تزیئنات اتاقت را میکردیم!! صبح 19 فروردین عجب بارونی میومد!!!تا اومدیم وسایل بیمارستان(ساک و کریر و..)را بذاریم تو ماشین همشون خیس شدن!!!عزیز دلمون خدای مهربون تو یه روز بارونی شما را به ما داد.19 فروردین 91 روز شرف الشمس و به روایتی هم روز تولد امام سجاد(ع) بود. دختر عزیزم روزای سختی باهم داشتیم،دوبار بیمارستان بستری شدی به خاطر زردی!!! هرچند همکارام تو بیمارستان خیلی خیلی هوای هردومون را داشتن ولی به قول پرستار...
26 خرداد 1391

یه خاطره خوب

امروز با یکی از دوستام رفته بودیم بیمارستان محل کارم که همونجا هم دخترم بدنیا اومده بود بیمارستان و بخش ها را بهش نشون بدم. آخه پسر گلش تا یه ماه دیگه بدنیا میاد کلی خاطراتم زنده شد. cd فیلم تولد تسنیم هم آماده بود. اومدم خونه با مامان بزرگ و خاله و دایی تسنیم، فیلم تولد را دیدیم...عزیز دل ما خیلی ناز بودی موقع تولد... سفید و پاک مثل فرشته ها. چشمات را باز کرده بودی و دکتر را نگاه میکردی قربونت برم، بند نافت هم دور دستت پیچیده بود انگار واقعا دوست نداشتی از تو دل مامانت بیای بیرون 5 سال پیش روز تولد حضرت زهرا(س) ما یه خونواده دونفری را تشکیل دادیم. تو این چند سال هرحاجتی از ایشون خواستیم بهمون دادن بهترینش دختر گلمون. ان شاالله خود حضر...
26 خرداد 1391

عکس های تسنیم جون قبل از چهل روزگی

تولد یک ماهگی در بغل دایی جون در حال نگاه به بابا صدرا این عکسا را بیشتر به خاطر مادربزرگ و خاله تسنیم که تا چند وقت ایران نیستن و نمیتونن تسنیم را ببینند گذاشتم، تا هروقت خواستن بیان و ببیننش! ان شاالله زودتر برگردن پیشمون ...
26 خرداد 1391
1