برکت ماه برکت
یا علی
کوچولوی من سلام
امروز 14ام ماه رمضان و 24 مرداد سال90 است. دیروز سحر بود که baby check استفاده کردم و فهمیدم که تو وجود داری...
هنوز هم نمی تونم بگم که چه حسی داشتم، البته تقریبا دیگه مطمئن شده بودم که هستی... به بابا که گفتم خیلی خیلی خوشحال شد، می شد گفت تا حالا اینجوریش را ندیده بودم. اولین باری که دیدم از خوشحالی گریه کرد سر سفره عقدمون بود...دومیش هم فکر کنم وقتی که قطعی شد برویم کربلا. ولی این آخری اصلا نوع خوشحالیش متفاوت بود، بالا و پایین می پرید اون موقع سحر...بعد هم سجده کرد و نماز شکر خوند.
احتمالا هنوز یک ماهت نشده عزیزکم. دیروز رفتم دکتر محمدی بهش که گفتم قضیه بی بی چک را دیگه آزمایش هم برام ننوشت ولی برای اول شهریور برام سونوگرافی نوشت وبهم گفت برو سونو تا صدای قلبش را تطبیق بدیم با زمانی که احتمالا بوجود اومده... خیلی تعجب کردم یعنی کوچولوی یک ماهه من قلب داره میشه صدای قلبش را شنید...الهی قربونت برم...هنوز نیومده احساس میکنم چقدر دوست دارم...
راستی شنیدم این روزها با سرعت هرچه بیشتر داری رشد میکنی و سلول هات تکثیر می شن. حتما برای همینه که من همیشه گرسنه ام! من را بگو که نمی دونستم تو سه ماهه اول بارداری به هیچ وجه نباید روزه گرفت و 12 روز روزه گرفتم و تازه سه روز هم پیشواز رفتم!!! تو این چند روز که روزه بودم از ظهر به بعد تا افطار که تقریبا حدود ساعت 8:30 است کلا تعطیل میشدم ضعف خیلی خیلی شدید...عجب دنیایی داره دنیای مامان شدن...
الان من و تو با هم هستیم 2 نفر در یک نفر و فعلا غیر از خدا و بابا و من و دکتر محمدی کسی نمی دونه
زینب السادات 90/5/24 ساعت 14