بوی محرم میاد...
خیلی وقته که تو خونه ما بوی محرم میاد. البته دل بابا همیشه محرمی است و دایم هر جا که باشه فرقی نداره ماشین، سرکار یا خونه باید نوحه و سینه زنی حاج محمود گوش کنه. دخملی هم با همین نوحه ها و ذکر ها داره بزرگ میشه. از وقتی تو دل مامانش بوده باباش براش ذکر حسین میذاشته. دیگه خودش هم که اومد باباش بغلش میکنه و راهش میبره و براش نوحه میذاره و سینه میزنن. بعد هم میرن زیارت: کنار کاشی حرم حضرت عباس(ع) که اربعین89 از کربلا آوردیم خونمون...
دیشب تو بغل بابا بود که دیدیم دخترم همزمان که باباش دستاش را میبره بالا سینه بزنه دستش را میاره بالا... گریه ام گرفته بود... دستای کوچیکت فدای شش ماهه حسین(ع)...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی