تسنیمتسنیم، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 1 روز سن داره

امید دل مامان و بابا

دختر کدبانو من

1392/6/3 10:44
نویسنده : مامان و بابا
740 بازدید
اشتراک گذاری

این روزها جرئت جارو کشیدن در حضور دخترک را ندارم...با زور جیغ دسته جارو را ازم میگیره و شروع میکنه به جارو زدن!!!!! یعنی به هیچ عنوان نمیشه گولش زد و سرش را به چیز دیگری گرم کرد...

این علاوه بر علاقه شدیدش به گردگیری و تی کشیدن و دستمال کشیدن زیر کابینت ها و...است

امروز هم که با بابا رفته بودن لباسها را پهن کنند که تا سینی لباس خالی شد خودش خیلی خانوم اومد سینی خالی اش را گذاشت تو کابینت سر جای خودشقلب

* پ.ن: اینا را که مینوشتم یاد یکی از پستهای وبلاگ تسنیم سادات افتادم که میخواسته جارو بزنه...

پ.ن2: وقتی من میخواستم بدنیا بیام برای خواهر بزرگترم یه یخچال از تو دل مامانم کادو آورده بودم...خواهر ماهم باور کرده بودهنیشخند حالا شما تصور بفرمایید بچه های این نسل را میشه با این چیزا گول زد؟

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (19)

الهام مامان آوینا
1 شهریور 92 16:25
زینب جون فکر کنم باید خواهر یا برادر تسنیم موقع بدنیا اومدن برای تسنیم تبلتی و یا لبتابی چیزی بیارن
چه لباس زیبایی به تن داره این خانمی...


لباسش خیلی ساده است ولی بانمک میشه میپوشه
نظر مامان محمد سجاد را بخون
مامان تسنيم سادات
1 شهریور 92 18:44
واى تسنيم من هم وقتى اون قدى بود اصلا و ابدا و محالا من نمى تونستم خونه رو تميز كنم گردگيرى كنم و جارو كنم
عمرا اگه مى ذاشت ...! بالافاصله پشت سرم يه گندى مى زد
همين امر باعث شد يه سالى دست به سياه و سفيد نزنيم !


هههههههههه از خدا خواسته....
فاطمه (مامان محمدسجاد)
1 شهریور 92 19:26
چه اراده محکمی هم داره نازنین. اصلا این ارده قویش از توی همه عکساش معلومه.
اگه از این حرفا به بچه های این دوره بزنی که سریعا یه سرچ توی نت می زنن و همه چی دستشون میاد . خصوصا با این مامانای عشق اینترنتشون


خیلی خوب گفتی
مامان سها
1 شهریور 92 23:41
نازی کدبانو خانم...من که گرد گیری میکنم بلافاصله سها میاد و دستاشو میزنه و لک میندازه...اصلا از عمد این کارو میکنه ها


خوب مامانی جان میخواد اثر انگشتهاش تو خونه باقی بمونه
زهرا (مامان طه )
2 شهریور 92 10:51
فداش بشم چقد کدبانویی بهش میاد

مامانی کمک حالته ها خوشحال باش

بروزم


ریخت و پاش هاش را ندیدی خواهر!!! کلا خونمون زلزله است
مامان طهورا عسلی
2 شهریور 92 11:32
سلام
ماشاالله به این دختر تر و تمییز

حیف که پسر ندارم.....


البته خواستگار دخترم زیاد داره همه هم ازش کوچیکترن!! انشاالله پسردار شدی میذاریمش تو صف خواستگارها
تازه طهورا خانوم هم که خیلی کدبانو بود یادم میاد
الهام مامان آوینا
2 شهریور 92 15:51
زینب جون میگم شاید تسنیم هم میخواد یکدفعه شروع به صحبت کردن کنه...
یکی دو ماه پیش دختر دایی همسرم میگفت پسرش اصلا حرف نمی زده و اینطوری به زبان بچگاانه...
بعد که 2 سالش تموم میشه یکباره شروع میکنه به صحبت کردن با جمله بندی...
میگفت همسرش گفته ماهان شاید داشته صحبت های ما را ضبط می کرده..


من امیدوارم دخملی کم کم تلاشش را بکنه فکر کنم از بس با اشاره قشنگ حرفهاش را به ما میفهمونه و تقریبا بالای 90درصد حرفاش را میفهمیم تنبل شده تو حرف زدن
الهام مامان آوینا
2 شهریور 92 15:51
خصوصی


الهام مامان آوینا
8 شهریور 92 13:05
سلام زینب جون خوبی؟ تسنیم خوبه؟ خبری ازتون نیست؟ راستی شماره را برام نگذاشتی؟؟؟؟؟؟


فکر کنم خیلی وقت پیش برات خصوصی فرستادم
زهرا (مامان طه )
8 شهریور 92 15:41
زینب جان بروزم
امیرحسین
9 شهریور 92 17:44
خصوصی دارین
زهرا (✿◠‿◠)
11 شهریور 92 1:08
پ.ن 2=
زهرا (✿◠‿◠)
11 شهریور 92 1:09
ما به زودی برمیگردیم!!!
🌹مامان تسنيم سادات
11 شهریور 92 21:57
سلام من طلسم رو شكوندم آپ كردم ولى انگار طلسم شما هنوز نشكسته!!
مامان طهورا عسلی
12 شهریور 92 0:56
یعنی شما قصد اپ کردن نداربد؟؟؟؟؟؟

شکلک یک ادم بدجوری منتظر


ما قصدش را داریم ولی عواملی مانع کار میشن
آخریش هم مریضی تسنیم خانوم!!!بچه ام اصلا حال نداره...
مامان حانیه
13 شهریور 92 16:45
مامانی بفرما خصوصی


مرسی خانومی
☁☀☁. مامان تسنيم سادات
15 شهریور 92 20:23
سلام حالتون خوبه ؟
تسنيم بهتر شده ؟


تسنیم گلو ریه هاش عفونت کردن داره آنتی بیوتیک میخوره
بعدهم سرماخوردگی اش را به من داد
انشاالله بهتر شدم میام پست جدید میذارم
☁☀☁. مامان تسنيم سادات
16 شهریور 92 0:25
سلااااااااااام روزت مبارك تسنيم نازنين و عسسسسسسلم
فاطمه مامان زهرا مسافر كربلا
16 شهریور 92 1:24
روزت مبارك دختر كوچولوي ناز