تسنیمتسنیم، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 1 روز سن داره

امید دل مامان و بابا

حس زیبای مادری

1391/10/8 20:49
نویسنده : مامان و بابا
475 بازدید
اشتراک گذاری

چه شیرین احساس کنی کودکت به تو نیاز دارد، در کنارت آرامش دارد... مدتی است احساس میکنم نیاز تسنیم از شیر تغییر یافته است: شیر را نه فقط برای رفع گرسنگی میخورد، الان موقع شیر خوردن فقط دوست دارد با من بازی کند: دست تو دهان و چشم که از ماههای پیش روال معمول بود، چند هفته است که گاهی دوست دارد بنشید و بخورد، گاهی بایستد(پوزیشن من در این حالات دیدنی استنیشخندبه قول دایی تسنیم با سروبدن حریف(که من باشم)بازی میکند) دیشب هم که مرا هول میداد که بخواب و افتاده بود روی من و میخوردخنده ماجرا وقتی جالب میشه که این حس کنجکاوی هم فعاله و میخواهد همینطور که داره شیر میخوره سرش را همه جا بچرخونه و من را هم با خودش می کشونهمژه

این یعنی اینکه فقط گرسنه نیست و نیازهای دیگه ای هم با این شیرخوردن رفع میشه. به نظرم کم کم داره درصد رفع گرسنگی از شیر خوردنش کم میشه و اون حس نیازش به وجود من و قوت قلبی که بهش میده درصد بیشتری را میگیره...

انگار دارن تو دلم را قلقلک میدن وقتی بعد از کلی جنب و جوش(گفته بودم که دختر ما اصلا یه جا حتی دو دقیقه هم نمیشینه) میاد میشینه تو بغل من و تکون نمیخوره...همه اطرافیان میخوان شاخ در بیارن...و این حس زیبای مادریم است که کم کم احساس میکنم دو طرفه شده... وقتی یهویی میاید سرش را روی پای من یا بابایش میگذارد یا بغلش که میکنیم صورتش را برای چند ثانیه ای میچسباند یه صورتمان...یا موقع شیرخوردن دستم را میگیرد و میچسباند به صورتش...یعنی که به ما نیاز دارد و با بودنمان احساس امنیت...

 

'gl

حدود هشت ماهگی، یکی از مواقعی که میاد سرش را میذاره روی پاهام،عاشق این عکسشم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

هیراد و عمه لیلاش
7 دی 91 11:13
*سلام ، امیدوارم یلدا بشما خوش گذشته باشه *
من در مسابقه سوگواره محرم اتلیه سها به رای شما نیاز دارم
لطفا به وبلاگم بیایید ادرس مسابقه لینک در قسمت پست ثابت میباشد
قول میدم ٣٠ ثانیه بیشتر از وقت نازنینتونو نگیره
منتظرکمکتون هستم دوستای خوبم
راستی اگر قبلا به کوچولوی دیگه ای رای دادید میتونید دوباره برید و به هیراد جون رای بدید




چه عمه فعالی...
مامان تسنیم سادات
7 دی 91 12:45
عزززززززیزم .... مامانی حالامونده تا دو سالگی ..... ببین چه کارا که نمیکنه .....
الهام مامان آوینا
7 دی 91 13:40
انشاا... که سایه اتون از سر تسنیم جون کم نشده و همیشه برقرار و پایدار باشید. خدا حفظش کنه. راستی زینب جان یه نفره دیگه که تو بیمارستان نجمیه بدنیا اومده را پیدا کردم. اینم ادرسش= http://2nafaronesfi.niniweblog.com/ به اون گفته بودم که دومین نفریه که می شناسم تو بیمارستان نجمیه بدنیا اومده. گفته بود اولین نفر کیه؟ حالا ادرس وبتون را بهش بدم یا بهتره خودتون برید و بدید...
فهیمه مامان سینا
7 دی 91 15:12
ای جانم... حالا حرفش برنده میشه یا تسنیم خانوم؟؟ خب معلومه تسنیم جونم چه قدر خوبه که ما مادریم
فاطمه (مامان محمد سجاد)
7 دی 91 17:28
وای از وقتی بچه بخواد موقع شیر خوردن همه جا رو نگاه کنه. من به شدت با این موضوع درگیرم. اگه راه حلی پیدا کردید، منتظر راهنماییتون هستم.
دُخـملـیـــــــــ ـ✿
8 دی 91 16:07
مگه نه........ چقدر مادر بودن دلچسبه...........حتی وقتی تو بغلت به گرمی بگیریش و یهویی ببینی مو تو سرت نزاشت
زهرا
9 دی 91 21:11
واقعا همین طوره، منم مدتیه احساس می کنم شیر خوردن حنانه فقط برای رفع گرسنگی نیست
فهیمه مامان سینا
10 دی 91 10:28
عکسشو تازه گذاشتی...خیلی شیرینه
سمانه مامان آرشیدا
11 دی 91 1:48
عزیز دلم.
چه قشنگ نوشتی احساس همه مادرا رو.
چه با مزه... آرشیدا هم تازگی نشسته و ایستاده شیر میخوره.
سرش هم عین آنتن میچرخه همه جا.

بوس برای تسنیم عزیزم.


می بینی چه سخته شیر دادن به این وروجک ها؟؟؟
بووووووووووس برای آرشیدا
مامان حسنا
16 دی 91 11:52
ای جونم چه دخمل خوشکلی عزیزم خوشحال میشم باهم دوست بشیم و به وبلاگ دخترمم سربزنی