سالی که نکوست...
پارسال را بازیارت قبور شهدا و امازاده محل در آخرین شب جمعه سال تمام کردیم. امسال را هم با زیارت امامزاده شاه رضا پسر امام موسی کاظم(ع) و شهدا و شهید عزیزی از بهترین فرمانده هان مان بوده، شروع کردیم.
به برکت وجود دخترم امسال بالاخره موفق به زیارت مزار شهید محبوبم شدم. شهیدی که یه جورایی مدیونش هستم...چه دنیاهایی داشتم با کتاب نیمه پنهان ماهش و شب های دوکوهه... حس خوبی بود که بالاخره توانستم سوره یس را که علاقه عجیبی به آن داشت را بر سر مزارش بخوانم...
سالی که نکوست از بهارش پیداست...
امیدوارم برای همگی نیکوترین سال باشد...سالی پر از خبرهای خوش ظهور...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی