دو سفر رفته من که همی دل در بر آن دو ست!!!! هر کجا هستند دلم همرهشان است
نوشتن اینبار برای بابا خیلی سخته دخمل گل بابا،اما فقط دارم می نویسم که یه مقدار خودمو دلخوش کنم و سرگرم!
نفهمیدم چی شد اما آخر این هفته یعنی از چهارشنبه عصر بابایی تنهای تهنا شد!!!آخه شما با مامان و پدرپزرگ و مادر بزرگ و دایی محمودت منو تنها گذاشتید و رفتید اصفهان!!!!ان شا الله خیلی خیلی بهتون خوش بگذره ولی خوب دل بابا شدید گرفتار تو و مامان خوبته!!!از لحظه رفتنتون با اتوبوس یه حالی شدم!!به هیچ کس هم نمیتونم بگم!!!اما این اولین تجربه تنها بودن برای بابات خیلی خیلی سخته و همینجا از خدای مهربون می خواهم خواهش کنم اگر ممکنه دیگه بین ما 3 نفر جدایی ندازه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی