شروع ماه چهارم زندگی
دختر گلم از فردا شما وارد ماه چهارم زندگی ات میشی
چقدر زود گذشت و چقدر شیرین بودند این روزها
وای که چقدر خوشحالم آخه پس فردا خاله آسیه ات بالاخره بعد از چند ماه میاد و خواهرزاده گلشو می بینه چقدر دلم براش تنگ شده...تا وقتی که خاله ات ایرانه خونوادمون کنار هم کامل هستن و دیگه کسی ازمون دور نیست...
پنج شنبه هم مامان بزرگ ات(مامان بابا صدرا) بعد از حدود 2ماه و نیم که رفته بود برادرش را ببینه برمیگرده...این چند وقت خیلی خیلی زیاد جاش خالی بود...خدا را شکر که این روزها داره تموم میشه و همدیگر را بزودی میبینیم
خلاصه این که قراره کلی سوغاتی برات بیارن خوش به حالت که اینقدر همه دوست دارن و همه به فکرت هستن... کاش ما آدم بزرگ ها هم مثل شما کوچولو ها پاک و معصوم می موندیم...
راستی امروز با مامانی رفتی حمام کلی کیف کرده بود باهات...اینقدر تو حمام خانومی که همه دوست دارن ببرنت حمام