تسنیمتسنیم، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 1 روز سن داره

امید دل مامان و بابا

ده ماهه مستقل من

1391/11/22 23:34
نویسنده : مامان و بابا
330 بازدید
اشتراک گذاری

امروز عدد ماههای عمرت دورقمی میشود و این همراه بود با شروع دوره جدیدی از زندگیت برای مستقل شدن...راه رفتن را تمرین میکنیقلب دوروز پیش با قدم های خیلی کوچکت تا 7 قدم هم رفتیبغلو یکی از شیرین ترین لحظات زندگیم را خلق کردی. خودت مادر میشوی و میفهمی...خیلی خوب بود هنوز هم یادش میافتم توی دلم قلقلک میشود...هرچند همان یکبار 7 قدم بود و بقیه راه رفتن هایت 2 تا نهایت 3 قدم ولی هیچ وقت اولین صحنه های راه رفتنت را فراموش نمیکنم عزیزترینمنیشخند

خودت هم خیلی خیلی دوست داری راه بروی. دستهایمان را میگیری و راه میروی و مجبورمان میکنی بلند شویم و همراهت تا هرکجا که دلت بخواهد بیاییم. خیلی شیرین است که فقط این قوت قلبی که داشتن حتی یکی از انگشتانمان در دستت باعث راه رفتن های طولانیت میشود. نمیدانم گوشه لباس یا یک انگشت ما چه تاثیری در تعادلت دارند که اگر نباشند سریع می نشینینیشخند

مهربان دخترم، قربان عاطفه ات که این روزها هر خوراکی داری حین خوردنش چندبار میگذاری در دهان ما، میخواهی ماراهم سهیم کنیماچ

هرتلفنی میبینی سریع میگذاری روی گوشت و به زبان خودت حرف میزنیماچ

دست دادن هم یاد گرفته ایماچ

**حساب کردم وقتی عدد ماه های عمرت سه رقمی بشود 8 سال و چهار ماهه هستی...این روزها به تصورات و آرزوهایم در آن روزها بیشتر فکر میکنم...نزدیک جشن تکلیفت میشود...

عکسها را بعدا اضافه میکنم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

الهام مامان آوینا
19 بهمن 91 12:25
ده ماهگیت مباااااااااااااااااااارک تسنیم عزیز... چه جالب اوینا هم براش بیسکویت مادر که خورد می کنم تو نعلبکی میریزم می گذارم براش وقتی من یه دونه تو دهان اون می گذارم اون هم تو دهان من می گذاره جلب بود تسنیم هم این حرکت را انجام می ده... مبارک باشه کوچولوی نازنین قدم برداشتنت عزیزم.... زینب جون اینا می خوان فقط دل ما را اب کن یه حرکت را انجام می دن ما را دلخوش می کن باید حالا انقدر چشمانمون را بمالیم هی نگاهمون به پاهاشون باشه تا دوبار این حرکت را برامون انجلم بدننن...
خاله اسیه
19 بهمن 91 13:07
عشق منی عزیز منه می میرم براش
الهام مامان آوینا
19 بهمن 91 13:27
سلام عزیزم ی مسابقه وبلاگی درست شده شما هم دعوت شدین ی سر به وبم بزن ... ممنون
مامان تسنیم سادات
19 بهمن 91 19:27
سلام ...
خوبی مامانی ...
ده ماهه ما چطوره ...
انشاا... همین روزا راه میفته و تا قبل از شب عید خونه تکونی تون رو انجام میده براتون


قراره شیرینی عیدمون را هم تسنیم بپزه
فاطمه (مامان محمدسجاد)
19 بهمن 91 23:38
ایشالا 100 سال دیگه خودت بیای توی وبلاگش بزنی که سال های عمر تسنیم سه رقمی شده. من که عاشق راه رفتنش شدم با اون خنده های نمکیش. ببوسش از طرف من. یادت نره ها. راستی چه لباس خوشگلی داره. هنر کیه؟


مرسی شما هم آقا کوچولوی مارا ببوس
این بافتنیش داستان داره تقریبا 6نفری تو بافتنیش دست داشتن ولی کامواش را خودم خریدم
سمان مامان آرشیدا
20 بهمن 91 2:54
سلام. عزیزم چه خوشحال شدم از برداشتن اولین قدمهاش. وای چقدر شیرینه. منم بی صبرانه منتظر دیدن این صحنه هستم. عکسای دیگشم زودی بذار مامانی.
sara
21 بهمن 91 7:46
سلام مبارکا باشه!
من اصلا حواسم نبود پنج شنبه تبریک بگم، حالا امیدوارم خانمی ما رو ببخشن
ازطرف من ببوسش


قربونت عمه جون
مامان طهورا عسلی
23 بهمن 91 0:51
ماشالله

چه لباسشم نازه


ممنون خاله مهربون