تسنیمتسنیم، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 12 روز سن داره

امید دل مامان و بابا

انواع مدل خواب تسنیم خانوم

تسنیم خانوم ما خوابیدنش به تنهایی یه تأتره از بس تو خواب تکون میخوره و اداهای مختلف در میاره! تازه بعضی وقتا تو خواب حرف هم میزنه، درست مثل باباش چندتا از عکس های خواب تسنیم را میذارم که ببینید هر دفعه یه مدلی میخوابه روز اول تولد با مشت گره کرده زیر سر این اولین عکسی است که خودم ازش گرفتم خواب متفکرانه بقیه عکسها را میتونید در ادامه مطلب ببینید... انگار داره تو خواب اذان میگه از بس هم تکون خورده پتوش را زده کنار اینجا کپی مامانت خوابیدی عزیزم فرشته کوچولوی ناز مامان و بابا قربونت برویم با این خواب خوشگلت خوابیدی روی تخت خودت با جلیقه ای که مادر(مادربزرگ مامانت) برات بافته ...
26 خرداد 1391

امان از بادمجان

دو روز پیش بعد از کلی وقت هوس خورش بادمجان کرده بودم. اما چشمتون روز بد نبینه! شیر خوردن تسنیم از شیر محتوی بادمجان همانا و دل درد هاش همانا گریه هاش از دل درد جیگر همه مان را کباب کرد بعد از چند ساعت عملیات مشترک من و تسنیم(ماساژ های من و زور زدن های دخترم) بالاخره دلدردش یکم بهتر شد و تونست بخوابه اما فرداش که پوشکشو عوض کردم دیدم که بعععععله پاهای گل کوچولوم در اثر همون بادمجون لعنتی سوخته و بعد از چند وقت که خوشحال بودم از اینکه بالاخره تونستم سوختگی پاهاشو خوب کنم، باز... دوران بارداریم همش نگران بودم که آلرژی را ازم به ارث برده باشی، فکر کنم با این پوست حساست که به بادمجان هم حساسیت زد، متأسفانه وارث خونواده مامانم اینا از طر...
26 خرداد 1391

اولین مسافرت تسنیم خانم

عزیز دلم فردا قراره شما و مامانت و بابات و بابایی(بابای مامانت) با هم برویم اصفهان دیدن مادر و باباجان(مامان و بابای بابایی).این اولین مسافرت شماست ان شاالله بهت خوش بگذره مادر و باباجان خیلی دلشون میخواست بیان و ببیننت. ولی واقعا توان اومدن تا اینجا را ندارن.من هم که یک سالی میشه که ندیدمشون و خیلی دلم براشون تنگ شده آخرین مسافرتی که رفتم هم حدودای تیرماه 90 بود،که با دوستامون رفتیم شمال! یعنی درست از شروع بارداریم دیگه مسافرت نرفتم، آخه دکتر اجازه مسافرت بهم نداد. ان شا الله بهت خیلی خوش بگذره عزیزم   ...
26 خرداد 1391

تسنیم خانوم در باغ بابا جان

گل خوشگل من دیروز شما در سن 1ماه و 24 روزگی برای اولین بار رفتی باغ اونجا تقریبا بیشتر فامیل مامانت بودن و در کنار  تو که کوچکترین عضو خانواده و اولین نتیجه هستی بهمون خیلی خوش گذشت این هم عکس شما کنار درختای باغ ...
26 خرداد 1391

روز واکسن زدن

امروز روزیه که دختر قشنگم بعد از دوماه که از زندگی شیرینش با ما می گذره باید برای جلوگیری از امراض خطرناک واکسن بزنه همه میگن خیلی درد داره و بچه اذیت میشه،الهی براش بمیرم که قراره امشب رو سخت بگذرونه خدایا اگه امکان داره نذار که اذیت بشه لطفا اما بازم یه خواهش دارم که خداجون لطفا یه واکسن دیگه هم شما به تسنیم خانم بده که از همه امراض دیگه هم دور باشه آخه مامان و باباش خیلی خیلی دوست دارن تسنیم جون براشون یه باقیات و صالحات بشه و یه روزی یکی از عالمه های بزرگ دنیا بشه و همواره خود خدا از همه بلایا با نمره قبولی بیرونش بیاره!!! دخملم ببخشید سنگین شد اما دلم خواست اون چیزایی که ذهن بابارو مشغول کرده برات بنویسم تا بدونی تو همه دنیای ...
26 خرداد 1391